گرچه سكوت بلندترين فرياد عالم است
ولي گوشم ديگر طاقت فريادهاي تو را ندارد
كمي با من حرف بزن...
برگرد...يادت را جا گذاشتي نمي خواهم عمري به اين اميد باشم كه براي بردنش برمي گردي
من را تو ببخش چشم من کور !
دستم برود به زير ساطور !
تقصير دلم نبود دزدي
چشم تو سياه بود و مغرور!
با آنکه انتقام از دشمن حرام نيست...در عفو لذتي است که در انتقام نيست
گرچه سكوت بلندترين فرياد عالم است
ولي گوشم ديگر طاقت فريادهاي تو را ندارد
كمي با من حرف بزن...
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا...
فردا شد و باز هم تو گفتي فردا...
امروز دلم مانده و يه دنيا حرف...
يک هيچ به نفع دل تو تا فردا!!!
چيزيم نيست خرد و خميرم فقط همين
کم مانده است بي تو بميرم فقط همين
از هرچه هست و نيست گذشتم ولي هنوز
در عمق چشمهاي تو گيرم فقط همين
از اين همه احساس
يک عالمه حسرت به من دادي
و خود
در بي نگاهي يک آينه
پنهان شدي
مي داني چرا
قاصدک را دوست دارم؟
چون نه از تو
بلکه از اميد آمدنت
خبر مي آورد
نظرات شما عزیزان:
من آپم،زود بیا،اگه مایل هستی بیا تبادل لینک!!!منتظرتما!!